کله پاچه فروشی تهران
در زمین و زمان آلوده ،خسته از جسم و جان آلوده
باز هم ناله می کنم هر روز : آه از این آسمان آلوده!
چند سالیست طنز من جداً مشکلات تنفسی دارد
در هوا پرسه می زند از بس باز وهم و گمان آلوده!
باز هم سرب داغ نامرئی، شده شلیک توی شش هایم
طبع شعرم به من دهد هشدار: دم نزن با دهان آلوده!
جِرم بسته است بال پروازم در هوا موج می زند دائم
بسکه ذهن و خیال بیهوده بسکه روح و روان آلوده!
کله پاچه فروشی تهران کله تا پاچه عاری از بهداشت
آی انسان از این دکان سهمت چشم و مغز و زبان آلوده
در کلان شهرها چه خرد شدیم بیل دادیم و بیلبرد شدیم
در قرنطینه ی مدرنیته مانده خرد و کلان آلوده
دوش دیدم که پاکبازی رند رفته توی...- گلاب بر روتان!-
جای پاکی نمانده در این شهر به جز از این مکان آلوده
بی خیال هزار و یکشب شو شهرزادا برو بگیر بخواب
شهر زاییده زیر بار بلا ول کن این داستان آلوده
سوی میخانه رفته خواب آلود خرقه تردامن و شراب آلود
پاک آلوده گشته تا برهد روحم از این جهان آلوده...