جان نثار وبرانکو!
پاچه خاری " جان نثاروویچ"(!)...
... برای "برانکو ایوانکوویچ" :
شفتالـــــــوی مــن! یــــــار کرووات ، برانکو!
آلبالـــــــــوی مــن! قربون چشمات ، برانکو!
ای غبغب رخشــان تو چــــون سیب درختی
ای صورت تــــــــو عین هلـو جات(!) ، برانکو!
ای عینک تــــــــو آینــــــــــه ی روشن فینـال
ای زلف تـــــــــو چون دار مجــازات ، برانکو!
تکنیک، تـو! تاکتیک ، تـو! ای جــان به فدایت!
بالشّخصه شدم بنـده خاطرخـوات(!)،برانکو!
بی گــــــــــــل زدن و بُرد تـــــوان بود ولیکن -
فوتبال ِ بدون تـو.....نــه!.....هیهات! ، برانکو!
حیرت زده از دانش تو، پیش تــــــــــو موشند
فرگــــــــوسن و مانچینی وماگـــات ، برانکو!
عمریست کـــــــه از بهــــر کـرووات جماعت
شد کشــــــــــور ما قبلـه ی حاجات، برانکو!
فامیل وکس وکارت اگــــــر مانده به" زاگرب"
گـــــــــــو زود بیایند به خیــــــــــرات ، برانکو!
هی پیچ دهی صحبت خــــــــود را گهِ توجیه
اینقدر به این شـــــــــــوت نده کـات ، برانکو!
این نیست عجب چونکه تو شاگــرد"بلاژ"ی!
این تجــــربه داریم ز همتـــــــــــــات، برانکو!
از منتقــــــدان حــــــال بگیـــری تو اساسی
بس حــــــــــــــال کنـــم زین ادبیـّات ،برانکو!
تیمی که تــــو داری شـــــود اوّل ، اگر آن را
با خـــــــــــــود ببـــــری لیگ محلّات ،برانکو!
از بیم تــــــو مرعوب شود جـــــــــام جهـانی
از تیم تــــــو دنیــــــــا بشــــــود مات،برانکو!
برزیل اگـــــــر خـــــورد به تور تــــــــو ، بباید-
او را بکنی خـــــــــــوب مراعـــــــات ،برانکو!
بیش از دو-سه گل گو نزنندش که گناه است
بسپـــــار به تیمت - جـون بابات(!) - برانکو!
از دست تو چــون منتقــــــــدان عاقبت الامر
این قافیه بنگــــــــــر کـه زده قاط(!) ،برانکو!
چون قافیه تنگ آمـــــــده آن به که ز روسی
گیـرم مدد از بهـــــــــــــــــر اضافات ، برانکو!
در مکتب تــو نیست слушать کــه هستی -
دائـــــــــم ز پـــی разговаривать ، برانکو!
انداخته ای لنگـــــــــــــر و همــــراه "چلنگر"
کنگر بخــــــور و جُم نخــــور از جات ، برانکو!...
***
слушать (سلوشات) : گوش کردن
разговаривать (رازقاواری وات) : صحبت کردن
*******************************
(طنزی که هم اینک به دستمان رسید...!)
۱)بلاژویچ: برانکو فقط یک تمرین دهنده ی خوب است!
۲)دكتر حميداوى پزشک و مترجم سابق فولاد :
"... بلاژبه برانكو لطف كرد و او را كه در تيم ملى
كرواسى فقط اجازه داشت سيستم ها را نقاشى كند
و حتى اجازه حرف زدن نداشت، به كادر فنى تيمش آورد.
اگر مى ديديد بلاژبا برانكو چطور رفتار مى كرد مبهوت
مى شديد و ديگر نمى خواستيد اين آقا را از نزديك ببينيد.
رضا چلنگر اگر جرات داشته باشد و بگويد بلاژبا او
چه رفتارى داشته و برانكو چه كار هايى كه نكرده است،
چهره اين آقا براى تمامى فوتبال دوستان روشن مى شود
و همه مى فهمند او واقعاً چه كاره است؟ !..."
۳)دادکان :(دیشب در اخبار ورزشی خطاب به گزارشگر):
"من از سر مربی تیم ملی حمایت می کنم!...شما اصلا
در حدی هستید که از برانکو انتقاد کنید؟؟..."