قصّه شنیدم که جوانی عَزَب

از مرض عشق شبی کرد تب

 

در دل خود کرد کمی جستجو

یافت در آن مهر یکی ماهرو ‏

 

دید که کار دلش  از کف شده‏

بهرۀ او رنج   مضاعف شده

 

باخته یکجا همه سرمایه را

فتنه شده دختر همسایه را ...

 

بقیه را در "متن کامل" بخوانید...