غزلی برای استاد شهریار
چشم جهان به کوکبهٔ شهریاریات
باغ ادب شکفته ز طبع بهاریات
آنانکه مست خواجهٔ شیراز میشوند
اقرار میکنند به حافظتباریات
تو شعرتر ز شعری و شیواتر از غزل
شعرت که هیچ، ماتم از این شاهکاریات
هر دم به نعت آل نبی(ص) لب گشودهای
روحالقدس ز عرش رسیده به یاریات
در گوش عاشقان جهان این صدای توست
هشتاد سال زمزمهٔ بیقراریات
آمد حبیبت از در و جانت قرار یافت
پایان گرفت محنت چشمانتظاریات
تا در زمانه شعر تو نجوای عاشقیست
شیرین بود به شهر غزل شهریاریات۱
سعید سلیمانپور
◻️
۱. تا هست تاج عشق توام بر سر ای غزال
شیرین بود به شهر غزل شهریاریام
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و نهم شهریور ۱۴۰۳ ساعت توسط سعید سلیمان پور ارومی
|